The diary of doctor

اینجا پر از منه و رویاهام . به دنیای من خوش اومدید

Mood🍁

  • ۱۸:۵۱

این روزا هوا یه جوری خوبه که قشنگ دلتو آب کنه. همش بارون و سرما و لذت. دوس داشتم برم بیرون از هوا لذت ببرم . خیس بشم زیر بارون. قدم بزنم و نفس عمیق بکشم. دونه دونه ی قطره های سرد بارون رو روی پوست صورتم حس کنم.

دلم برای اون قیافه های نمکی سرمازده با نوک بینی های قرمز و مژه های خیس از آب بارون تنگ شده. وقتی که در حال منجمد شدن میرسی خونه و مستقیم میری سمت بخاری که یخ ات آب شه. اون لحظه هایی که هم دوس داری گرم شی و هم دلت نمیاد از هوای پاییزی بیرون دل بکنی. حیف که نمی تونم برم و از این چیزا لذت ببرم. به جاش باید بشینم پای درس هیستولوژی جذابم(وی مسخره میکند) و صدای شر شر بارون رو از پنجره بشنوم و به این فک کنم که این تدریسا رو کی میرسم تموم کنم بلکه بتونم یکم از این هوا تا تموم نشده لذت ببرم. 

جاهای مختلف شهر رو شسته شده از آب بارون تصور میکنم.درختایی که خیس شدن و آب از شاخه ها شون چکه میکنه.برگ هایی که شبنم بستن. صدای حرکت ماشین ها روی آب جمع شده تو گودال ها. آبی که از ناودون ها میریزه تو پیاده رو و مردمی که زیر چتر و با سرعت راه میرن تا زودتر به خونه اشون برسن. بزارید از بوی خاک خیس خورده نگم🤦‍♀️🥺😭قابلیت اینو دارم که مست کنم باش.

امروز کلی فانتزی چیدم بلکه بعدا بتونم اجراشون کنم. من که نتونستم برم بیرون تصمیم گرفتم بدون هیچ آمادگی و ذهنیت قبلی بنویسم. 

خدایا اخه چرا انقدر بارون رو خوشگل و لذت بخش آفریدی که من دلم آب شه؟

این هوا یه من می خواد و یه خیابون خلوت و یه یاسی که بتونیم زیر بارون دیوونه بازی در آریم بدون اینکه تصور شه منگولی چیزی هستیم.

به جاش تنها کاری که تونستم بکنم اینه که تا حد ممکن از پنجره خم بشم بیرون تا یکم بارون بخوره بهم و اینکه پنجره رو تا ته باز بزارم تا اتاقم پر بشه از موسیقی بارون و عطر سرمای پاییز🍁🍂

نمی دونم این علاقه شدید به بارون و بارونی شدن از اینکه متولد تابستونم میاد یا اینکه شهر ما اکثرا بارونی نیست یا چیز دیگه. ولی هر چی که هست الان بدجور دوست دارم لذت ببرم و انگار یکی دست و پامو بسته که من نرسم بهش۰

خلاصه که از این روزای بارونی برای همتون آرزو میکنم.🌧🌈☔💧


  • ۱۸۱

از تو برای تو می نویسم🌸

  • ۱۶:۰۵

می خوام از یه آدم خاص بگم ، یکی که تو هیچ کدوم از خاطراتی که تا الان نوشتم نبوده و همزمان تو همش بوده. یکی که با اینکه پیشم نیست ولی همیشه هست . با اینکه دلتنگشم ولی نبودشو حس نمیکنم .

اون زیبا ترین پارادوکس زندگیمه ! 

کسیه که وقتی باهاشم گذر زمان رو حس نمیکنم ، وقتی هست همه ی چیزای بد میره 

یا به قولی " تو محدوده نفساش غصه نمیپره " 💜💙

امیدوارم همچین آدمی رو کنارتون داشته باشید

تا قبل از این اگه از من میپرسیدید که عشق چیه ، سفت وسخت میگفتم که وجود نداره 💥. مگر عشق مادر به فرزند و عشق خدا به بنده و بالعکس . 💚

ولی الان میگم که باید تجربه کنی تا بفهمی . 🌙🌸

اره من یه عشق پیدا کردم ، عشقی که نه از جنس مادرانه اس نه از جنس بندگی و نیاز و نه از جنس شهوت و هوس . 

اون دختری که با اون همه اطمینان میگفت کسی وجود نداره که با همه خوبی ها و بدی هات دوستت داشته باشه و همیشه در کنارت باشه ، دیگه الان تسلیم آتش عشقی ❤شده که نمی دونه چجوری توصیفش کنه .

اصلا نمی دونم چجوری شروع شد🤔 . از کجا و کی وارد زندگیم شد🤷‍♀️ . خودمم اولش نمی دونستم که چه معجزه ای در انتظارمه😅 . ولی اون از اعماق رویایی ترین رویا های شبانه ام پیداش شد 💫🌠🌌. از بوی گلی🌸 که به شدت بهش علاقه دارم اومد تو قلبم💙 . بدون اجازه وارد دلم شد و من تا به خودم بیام دیدم که برای خودش تو دلم جا باز کرده . 

این تصاحب یهویی نبود و حتی از قصد نبود . ولی اتفاق افتاد . روز به روز بیشتر تو دلم جا باز میکرد و یه روز دیدم که دیگه قلب من برای خودم نمی تپه . یه کسی هست که به شوق اون می تپه .💙🌸

ذهنم پر از اون بود و اتفاقایی که برام تعریف میکرد و براش تعریف میکردم 🌈

اون کسی بود که من پیشش خودم بودم . بی تعارف و بی شیله پیله . خوده خوده واقعی من که از بیان احساسات و افکار و اتفاقات روزمره ام براش نهایت لذت رو میبردم . 😊

کسی که در همه ی موضوع های فکری ام بهش رجوع میکردم و کمک می خواستم ازش. چه درس ، چه تنفر ، چه اشتباهاتی  که انجام میدادم . همه رو بدون کوچک ترین نگرانی از قضاوت یا محکوم شدن بهش میگفتم . 💜🌙

نمی دونم این چیزا رو حس کردید یا نه ، ولی فهمیدم بزرگ ترین نعمت و لطف اون بالایی نصیبم شده . 🌸🌸🌸

بزرگ ترین نعمت چی میتونه باشه غیر از این؟ پول ؟ خانواده؟ سلامتی ؟ هوش؟

من بهتون میگم بزرگترین نعمت عشقه ❤. اینه که تو دوسش داشته باشی و اونم دوستت داشته باشه . 

که مواظب هم باشید و نگران هم بشید . تو سختی ها پشت هم باشید که هیچ چیزی در برابر عشق و اعتماد شما مقاومت نکنه .🌸🌙

من فهمیدم که نمیشه عشق رو پیدا کرد ، این عشقه که در لباس یه ادم پیداتون میکنه . یواشکی و آروم میشینه کنارتون و تو دفتر زندگیتون 📖با دست خط خودش مینویسه :

من پای تو ماندم که به اثبات رسانم                 تو ماه ترین دختر این بوم و دیاری

بعد از اون دیگه لذت بود و لذت و لدت .....💫

حتی وقتایی که جر و بحث میکنید ، آتیش میگیرید و ناراحت میشید . وقتایی که با هم کنار هم و زیر بارون لطیف پاییزی🌧🍁 راه میرید و از هر دری برای هم میگید .

وقتی تو سرمای زمستون 🌨❄کنار پنجره بیرون رو نگاه میکنید و غافل از دنیای کوچیک آدما میشید. انگار که شما اصلا انسان نبودید و نیستید . تو یه دنیای جدا از بقیه زندگی میکنید. 

وقتایی که تو بهار🌱☘⚘ زیر شکوفه های یاس🌸 میشینید و در حالی که غرق بوی یاس زیر بینی اتون شدید از آیندههای دور حرف میزنید . از اهداف و آرزو های قشنگی که امید دارید به واقعیت بپیونده ! 

زمانی که وسظ گرمای تابستون🌻 با خنده و شوخی تو سایه میشینید و فالوده می خورید ، غافل از اینکه شاید این اخرین باری باشه که همو میبینید :(

این عشق چهار فصل ما پایدار باشه همیشه ! ☘🍁🌻❄

در  رند ترین تاریخ قرن ! آدمای مختلف کارای متفاوتی میکنن. برای مائده ی سال های پیش ، این روز یه روزی بود مثل بقیه روز ها . ولی برای دختری که عشق رو پیدا کرد ، تو رو پیدا کرد ، یاس ماه🌸🌙 رو پیدا کرد ، امروز یه خاطره میشه ! یکی از هزاران خاطره قشنگی که با هم داریم :) 

شاهد عشق🌙 ماه و🌸 یاس باشید ! 

www.mahyas18.blog.com 

 

می نویسم تا خالی بشم می نویسم تا فراموش نکنم . می نویسم که اثری از من در گوشه ای از دنیا باقی بماند.
Designed By Erfan Powered by Bayan